20 اصطلاح مرتبط باغذا و آشپزی در زبان انگلیسی: ابزاری جذاب برای یادگیری زبان
اصطلاحات (idioms) بخشی از زبان هستند که ارتباط مستقیم با فرهنگ و تاریخ جوامع دارند. در حوزه یادگیری زبان انگلیسی، آشنایی با اصطلاحات مربوط به غذا و آشپزی میتواند به زبانآموزان کمک کند تا زبان را بهتر و طبیعیتر فرا بگیرند. اصطلاحات غذایی بهدلیل استفاده گسترده در مکالمات روزمره، بخش مهمیاز آموزش آنلاین زبان به شمار میروند. در این مقاله، با 20 اصطلاح رایج در این زمینه آشنا خواهید شد که به یادگیری بهتر شما کمک میکنند.
1. Spill the beans
به معنای لو دادن یک راز است. این اصطلاح زمانی به کار میرود که فردی ناخواسته یا عمداً چیزی را که نباید بگوید، افشا کند.
مثال:
He accidentally spilled the beans about the surprise party.
2. A piece of cake
این عبارت به معنای کاری بسیار آسان است. اصطلاحی است که در مکالمات غیررسمیبهوفور استفاده میشود.
مثال:
Learning how to make pasta is a piece of cake with online lessons.
3. Butter someone up
به معنای چاپلوسی کردن یا تلاش برای جلب رضایت کسی است.
مثال:
She’s trying to butter up her boss to get a promotion.
4. Bring home the bacon
به معنای کسب درآمد و تأمین نیازهای خانواده است.
مثال:
He works hard every day to bring home the bacon.
5. Full of beans
وقتی کسی پرانرژی و پرجنبوجوش باشد، از این عبارت استفاده میشود.
مثال:
The kids are always full of beans after school.
6. Couch potato
این اصطلاح برای توصیف فردی استفاده میشود که وقت زیادی را بهصورت غیرفعال جلوی تلویزیون میگذراند.
مثال:
Don’t be such a couch potato; go for a walk instead!
7. Egg someone on
به معنای تحریک یا تشویق کسی به انجام کاری است، معمولاً کاری که شاید نباید انجام دهد.
مثال:
His friends egged him on to participate in the contest.
8. Sweeten the deal
به معنای بهتر کردن یک پیشنهاد برای جلب نظر طرف مقابل است.
مثال:
To sweeten the deal, they offered free dessert with the meal.
9. Bite off more than you can chew
به معنای قبول کاری است که بیش از توانایی یا ظرفیت فرد است.
مثال:
She bit off more than she could chew by taking on two jobs.
10. Have a lot on your plate
این اصطلاح به معنای مشغله زیاد داشتن است.
مثال:
I can’t take on another project right now; I have a lot on my plate.
11. In a nutshell
به معنای خلاصه و مختصر گفتن چیزی است.
مثال:
In a nutshell, the project was a success.
12. Cry over spilled milk
به معنای غصه خوردن برای چیزی است که دیگر نمیتوان آن را تغییر داد.
مثال:
There’s no use crying over spilled milk; let’s move on.
13. Take something with a grain of salt
این عبارت به معنای با احتیاط پذیرفتن چیزی است.
مثال:
You should take his advice with a grain of salt; he’s not an expert.
14. The icing on the cake
به معنای چیزی اضافی و لذتبخش است که یک موقعیت خوب را حتی بهتر میکند.
مثال:
Getting a bonus at work was the icing on the cake.
15. Chew the fat
این عبارت به معنای گپ زدن یا صحبت کردن بهصورت دوستانه است.
مثال:
We stayed up late, chewing the fat about old times.
16. Hard nut to crack
به معنای چیزی یا کسی که درک یا مدیریت آن دشوار است.
مثال:
Convincing him to change his mind is going to be a hard nut to crack.
17. Food for thought
به معنای چیزی است که باعث فکر کردن عمیق شود.
مثال:
Her speech gave us a lot of food for thought about the future.
18. Out to lunch
این اصطلاح به معنای گیج بودن یا توجه نداشتن به محیط اطراف است.
مثال:
She’s completely out to lunch during meetings lately.
19. As cool as a cucumber
به معنای آرام و خونسرد بودن در شرایط سخت است.
مثال:
Even during the chaos, he remained as cool as a cucumber.
20. Big cheese
این اصطلاح به معنای فرد مهم یا تأثیرگذار است.
مثال:
He’s the big cheese in the company, so everyone listens to him.
چگونه این اصطلاحات در آموزش آنلاین زبان مفید هستند؟
اصطلاحات مرتبط باغذا و آشپزی کاربرد زیادی در مکالمات روزمره دارند و یادگیری آنها میتواند درک زبانآموز از فرهنگ انگلیسیزبانان را افزایش دهد. در آموزش آنلاین زبان، این اصطلاحات میتوانند بهعنوان ابزارهای یادگیری در فعالیتهای مختلف بهکار گرفته شوند:
• تمرین شنیداری: گوش دادن به ویدیوهای آموزشی یا پادکستهایی که از این اصطلاحات استفاده میکنند.
• تمرین گفتاری: استفاده از این عبارات در مکالمات روزمره یا موقعیتهای شبیهسازی شده.
• تمرین نوشتاری: نوشتن داستان یا جملههایی که در آن از این اصطلاحات استفاده شود.
چگونه این اصطلاحات را بهتر یاد بگیریم؟
• یادداشتبرداری: هر اصطلاح را همراه با مثالهای مرتبط یادداشت کنید.
• تکرار: با استفاده از تکنیکهای تکرار متناوب، این عبارات را به حافظه بلندمدت خود منتقل کنید.
• تمرین در مکالمات: سعی کنید از این اصطلاحات در جلسات آموزش آنلاین زبان استفاده کنید.
نتیجهگیری
اصطلاحات مرتبط باغذا و آشپزی بخش جذابی از زبان انگلیسی هستند که علاوه بر تقویت مهارتهای زبانی، به شما کمک میکنند با فرهنگ انگلیسیزبانان بیشتر آشنا شوید. با تمرین و استفاده از این عبارات، میتوانید زبان انگلیسی را بهتر و روانتر بیاموزید. در آموزش آنلاین زبان، بهرهگیری از این اصطلاحات یک روش کاربردی و موثر برای بهبود مهارتهای زبانی شما خواهد بود.